الشاعر جاسم ثعلبی ملقب ب (الحسّانی) والدی محمد جابر الحسان سلیماوی ساری الاصل و النسب ولدت فی قریة العمه من توابع مدینة الخفاجیه قاطع شط النیسان موالید اول ربیع 1981 نشات فی القریه و قروی و احب الریف و اطواره المدهشه و تعلمت ما تعلمت تبعد قریتی عن هور الحویزه بضع کیلو مترات ثم بسبب نشوب حرب هاجرت مع العایله الی رامز ثم الی مدینة الاهواز قرات فی القریه الی خامس ابتدایی و فی الخفاجیه الی دیپلم بفرع الثقافه و الادب اخذت رتبة بکلاریوس فی مدینة الاهواز ثم عملت مدرس و و بعد ذلک تقاعدت و فی الحال الحاضر امارس الشعر و الادب و کل ما اراه ارسمه فی لمحه ادبیه و الحمد لله رب العالمین علی ما اعطانی من موهبه و توفیق و اشکر ممن ساعدنی علی نشر و طبع کتبی و اشکر القاری و القاریه علی بذل وقتهم لتحمل شرار نبذات اشعاری و الشکر لکم واصل. داعیکم جاسم ثعلبی (الحسّانی)
جمله من کتبی المنتشره و هی کمایلی:
1- سوالف و حزورات و العاب اهلنه
2-دیوان الشعر و الهوسات الاهوازیّه
3-دیوان قاب القمر
4-دیوان مفاتیح السعاده
5-نفحات الساریه نابعه من العمه و المچریّه
6-دیوان الحبر النازف
7-دیوان مدینة الشعراء
8-دیوان ندیم الحب
9-دیوان ابوذیّات الحسّانی
10-دیوان اصوات ریفیه نابعه من العمه و المچریّه
11-دیوان نبض الحیاة
12-دیوان بیت الاحزان
13-دیوان هرم الحسّانی
14-دیوان دگات گلب
15-دیوان عین الشمس
16-دیوان ربیع القوافی
17-دیوان فی رثاء عطاشا کربلا
18-دیوان لطمیات حدیثه
19-دیوان نعاوی و لطمیّات و هوسات الحسّانی
20 دیوان رش المطر
21- دیوان بسمه او حزن
22-کشف الاحوال فی کسب الامال
23-تسخیر الجن و الشیاطین لتنکیل الظالمین
24-مسافر اللیل 25- برکان الغضب 26-سفیر الحب 27- رنین العاشقین 28-دیوان عروس الشرق 29- دیوان عطر الهیل 30-دیوان ملک الاحساس 31- دیوان تاج الملوک 32- دیوان حرب الغاضریّه
اینجانب جاسم ثعلبی ملقب به (حسّانی) که این لقب را از جد بزرگوارم به نام حسان هست گرفته ام و به آن معروف شدم روستا زاده ام در روستای عمه از توابع شهرستان خفاجیه (سوسن گرد) بوده ام در آنجا بدنیا امدم زندگی روستایی را خیلی دوست دارم از طبیعتش از مردم ساده اش از تعامل های سالم اجتماعیش همه و همه در من تاثیر نموده و با توجه به استعداد های ادبی مرا به اینجا رسانیده پنجم ابتدایی در روستا گرفتم و چون در روستا دبیرستان نبود به کمک پدرم به سوسنگرد رفتم و دیپلم فرهنگ و ادب کسب نمودم و سپس به علت جنگ به رامهرمز مهاجرت و بعد از آن به اهواز برگشتم و مدرک لیسانس دینی عربی گرفتم و در آموزش و پرورش خدمت کردم و از مجروحین جنگ می باشم و در سال 95 بازنشسته شدم من از موالید اول بهار سال 1340 می باشم و در حال حاضر ضمن تحمل سختی زندگی بیش از 50 کتاب شعر و تحقیق با کمک خیرین توانستم چاپ و منتشر کنم و هم اکنون گاه گاهی شعر می سرایم در اواخر موفق شدم قالب هرم را ابداع نمایم و در همین قالب شعر به زبان عربی و فارسی نوشتم در ترانه هم موفق بودم به زبان فارسی و عربی توزیع کردم اولین مشوقم بعد از خدای متعال پدرم هست و تا زنده ام مدیونش هستم روحش شاد در بعضی اشعارم شعر را به دو زبان ترجمه کردم نقد دوست و نقد پذیرم شماره تماسم 00989399506846 می باشد و از همراهی دوستان تشکر می نمایم امیدوارم که این زندگی نامه مثمر ثمر باشد از همراهیتان ممنونم با تشکر ارادتمند شما: جاسم ثعلبی(حسّانی)
از جمله کتابهایی که به زبان فارسی نوشتم و تایید و چاپ شدند به ترتیب زیر می باشد :
1-نوای کرخه
2-لب تشنگان کربلاء
3-کابوسِ وحشت
4-زمزمه های شب
5-شب های تاریک
6-نسیم کارون
7-کلبه ی شادی ها
8-دیوان هرمی حسانی
9-پرواز خاطره ها
10-پرواز در خاطرات
11-امواج خروشان
12-دو شعر در کتاب ساعت 25
13-دو اثر در کتاب چهل تکه تنهایی
14- غروب ماه
15- همسفر لحظه ها
16- پرواز در شب 17- عروس شرق 18-نسیم ساحل مرجانی
کتب نامبرده ی فوق همگی چاپ شدند.
تنوع در اشعارم با حضورم در صحنه های زندگی مشهود است وتنهایی را دوست دارم و بیشتر اشعارم در تنهایی می سرایم.
با توجه به درخواست دوستان بنده در یکی از نواحی اموزش و پرورش شهرستان اهواز انجام وظیفه می نمایم و در پست های مختلفی خدمت نمودم.
اکثر اشعارم با چشم می بینم و به زبان شعر در می اورم.
وبلاگهای اینجانب به قرار زیر است.
www.shereno.ir/17130
www.jasemsalabi.persianblog.ir
به وبلاگ من خوش آمدید
اوقات خوبی را برای شما ارزو مندم . این اشعار از سروده های اینجانب می باشد واستفاده از انها با ذکر نام و منبع بلا مانع است .
یلولد یبنی تستاهل احطّک و انظر اعلیک لان بیک الوفا ثابت مکانــــه ولا اشوفن امرن واتسد الباب لان سدّت الباب اکبر مهانه *** طفل و اتلوع متنی کرسی الک صار ولا لحظه جفل گلبی ابعــذابک افکّر تکبر او ترفع العــــــــازات او تگول اهواک یابه ابکل خطابک *** سهرت اویاک وانجوم الفلک فوگ ولا نامن اعیونی وانت واعــــی انومک وآنه گاعد اغسل اهموم سرحت اویاک حبی او گلبی راعی *** احط ویاک اذا روحک هوت گاع واصیرن لک گلب ما بین الضلوع عسی ضلعی کسر بس انت موجود اذا یتکسرن فدوه فــــــلا الوع *** ثلث مرات ابوسک واکتب اشعار احسّب للزمان او انت یمـــــی هل یمکن تناسی کل شی الصار تعوف الی هواک او تنسه همی *** بعد ما اکتب اشعاری ولا اصیح ذاتک یلولد تنشد علـــــــیه اذا انت اصیل او ابن الاجواد ما ضنتی وکت تنسه الهویه *** اکف من العمل تعبان حسران اشیلک بوسه بشفافک و احبّک تزیل التعب کله ابجیتک های اذا تطردنی من بیتک مطبک *** انطرح بللیل وانت اعلی الصدر نام السهر فر من عیونی او لاله مرجوع لان انت السعاده و انت الاحساس ابوجودک یا ولد کل راسی مرفوع *** اذا شایب صرت تگعدلی بللیل او تشربنی او تغذینی ابکلامک اذا صاحت لک المحبوبه شتگول تعوف الاب او ترحل یم نظامک *** اذا مسنی المرض من کل شی عطلیت تمشّینی ازورن و ارفع اعـــــــیوب او تلبّسنی اهدومی او تسبـــح اویای او تگول افدیک روحی اهنا یمهیوب *** لو تلبد ابدارک و آنه اجر نــــوح تسد الباب من لوعاتی بللیـــل او تحط بطن الاذن لفات الخطوط عساه لا صبح هذا الفاقد الحـیل *** عسی موته یجیه او لا یضل عود ملّینه او تعبنه انشیله کل یوم یرید احذاه خدم و اتغسل اهدوم عساه لا صارابوی ابعمری مندوم *** اذا ترکیت طیبی او تنکر الصار احذاک اولاد تنظر فعلک اویای اذا هشّیتنی ابکلمه او لفظ عار حفّاره الگبرک تدفن احذای *** اکرم روح دنیاک ابستر عیش ولا تترحب الی ما هو تعبان اجاک او جرّباک ابرمشت العین لاهو شال ضیمک لا هو سهران *** حطنی ابطن گلبک واکتب اعلیه کاروک الابوا هذا مکانـــــــــه دفّه امن البرد هفیله بلگیــض وظیفه اتباری الحبّه او حنانه *** هدیه الی اولادی بلاخص ابو احسان جاسم ثعلبی (حسّانی) 16/08/1392